نیم نوشته



امروز به درکی رسیدم که درد زیادی رو بابتش کشیدم . نتیجه ی بیش از هفت سال تجربه .

به تیتر این پست فکر کنید .

به سادگی بگم :

 ******   ما توان تغییر زندگی دیگران رو نداریم   ********

هل دادن و کشیدن دیگران به سمت مسیر آرامشمون بزرگترین اشتباهیه که می تونیم انجام بدیم . و شاید ظلمیه که داریم در حق اونا می کنیم .
پیله ی یه پروانه رو اگه چند ثانیه حتی زودتر از وقتش باز کنی به کشتنش دادی . 
مگه خودم تا ته خط ، تا مرگ و نیستی تا از دست دادن همه چیز پیش نرفتم . و خواستم و خواست که برگردم . مگه کسی من رو هل داد ؟ مگه تا امروز کسی منو کشید ؟ جز خداند مگه دستم تو دست کی بود ؟ چرا فکر می کنم می تونم کار خداوند رو من انجام بدم ؟
یادم نمیره دیالوگ دون خوان رو با کارلوس وقتی که کارلوس یه حون رو از  وسط خیابون گذاشت کنارباغچه که له نشه . دون خوان ازش پرسید از کجا می دونی از خیابون به سلامت رد نمی شد ؟ و آیا می دونی گذاشتیش جایی که به تازگی سم پاشی شده و به کشتنش دادی ؟ 
این روزها - با درد - یاد گرفتم تنها کاری که می تونم برای دیگران انجام بدم دو چیزه . اول اینکه خودم تغییر کنم و با تغییرات و عملکردم جاذبه ای بشم برای کسانی که می خوان به مسیر آرامش وارد بشن 
دوم در دسترس کسانی باشم که می خوان این مسیر رو طی کنن 
باقی ماجرا به دو چیز بستگی داره ، خواست خودشون (تمایل) و خواست خداوند .


یکی از مشهودترین و مهم ترین قوانینی که تجربه کردم قانون عمل و عکس العمله . در این جهان من نمی تونم بدی کنم و انتظار خوبی داشته باشم ، نمی تونم کار نکنم و انتظار روزی داشته باشم ، نمی تونم بد اخلاق باشم و انتظار مهربانی داشته باشم ، نمی تونم خیانت کنم و انتظار وفا داشته باشم .

حالا بریم ببینیم این قانون رو کجاها میشه دید در بین بزرگان .

آنچه من خودم با دوستانم در میون میذارم بیت زیبای "این جهان کوه است و فعل ما ندا"ی مولاناست . خیلی زیبا و ساده گفته .


این جهان کوه است و فعل ما ندا 
سوی ما آید نداها را صدا 
فعل تو کان زاید از جان و تنت 
همچو فرزندی بگیرد دامنت 
پس تو را هر غم که پیش آید ز درد
بر کسی تهمت منه، بر خویش گرد 
فعل تست این غصه های دم به دم 
این بود معنای قَد جَفٌَ القَلَم!

و اگه بریم سراغ بقیه ی منابع .


یا به قولی

و اینجا هم داریم .


 یا به قول شاعر


اما اگه داریم طبق قوانین الهی زندگی می کنیم . در مسیر آرامش هستیم و نیکی می کنیم و بدی می بینم و درکی از اینکه چرا این اتفاق افتاد نداریم ، اونجاست که پای سپردن به مراقبت خداوند به میون میاد . چه کسی بهتر از اونکه داریم در مسیرش حرکت می کنیم خیر ما و شیوه ی مراقبت از ما رو می دونه . پس بهش توکل می کنیم و نتیجه گرا نیستیم . و به خودش میسپاریم .

در راستای این قانون ، اگه نیکی کنی نیکی می بینی ، وقتی به نیاز مندی کمک می کنی ، هنگام نیاز کسی دستت رو خواهد گرفت . وقتی عشق بلاعوض هدیه می دی ، عشق بلاعوض خواهی گرفت و هر گاه زیبا زندگی کنی ، زندگی برات زیبایی ها خواهد آفرید .

و روی دیگه ی سکه رو همه خوب می دونیم .

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

قاصدک خدا نت یو بلاگ kari انتشار کتاب جوزم|جوزم درسـ جو تولیدی کفش برند بالساوا سیمارو دانلود مقاله های رشته علوم پایه آرایشی بهداشتی پوست مو نوین موزیک | دانلود همه چی آهنگ